منظورم اين نبد که چرا بهم تبريک نگفتي. خواستم درد دل کنم که بگم اوني که هميشه اولين نفري بود که بهم تبريک ميگفت حالا دو ساله که نيستش
اينجا که ميام دلم ميگيره... اخه ياده گذشته هام ...
دلم گرفته چون يکي از هم کلاسي هام فرادي تولدم ساعت 4 صبح از دنيا رفت.
خيلي شوکه شدم وقتي پارچه سياه رو دره خونشون ديدم. بيشتر وققتي شوکه شدم که فهميدم پارچه سياه ماله دوسته خوبم بود ..
خدا رحمتش کنه. تنها کاري که ميتونم واسش بکنم اينه که واسش فاتحه بخونم