سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خودمو خودش




سلام به دوستای گل خودمو خودش

دیدیم فکرتون زیادی داره مغشولیده میشه گفتیم یه حالی بهتون بدیم

مثل اینکه کنجکاوین در مورد منو دارا و آشناییمون بیشتر بدونین پس بهتون میگم.....

 

منو دارا توی پارسی بلاگ باهم آشنا شدیم... هر جفتمون یه وبلاگ جدا داشتیم اولش با تلفن و کلکل شروع شد تا اینکه تصمیم گرفتیم همدیگه رو ببینیم... خلاصه توی پارک همدیگه رو دیدیم و....................

دارا میگه وقتی اولین بار صدای منو شنیده با خودش گفتیده آخ جون سرگرمیه یه هفتم جور شد!! آخه هر جفتمون به طرز وحشتناکی پررو و دیوونه ایم...

ولی نذاشتم اوسکولم کنه، همون روز اول با نگاهم جادوش کردم... خوب کاری کردم تا اون باشه دیگه راجع به من ازین فکرای پلید نکنه

منو دارا تا الان هیچ کدوممون تک پر نبودیم و یه جماعتی رو سرکار گذاشتیم اما حالا دیگه تصمیم گرفتیم که فقط مال هم باشیم... اون مال من و من مال همه!!!     نه نه نه   شوخی کردم منم فقط مال اونم.....

حالا دیگه منو دارا خیلی بهم وابسته شدیم و خیللللللللی فجیع همدیگرو دوست داریم... طوری که شبا تا 5 صبح باهم میحرفیم.. تازه تلفنی صیغه عقد رو هم خوندیم... بچمونم همین روزاس که به دنیا بیاد!!

دارای من خیلی حساسه و قلب مهربونی هم داره ولی من خیلی سربه هوام و یه نمه سردم.. البته این دلیل براین نمیشه که دارا جون فکر کنه من دوسش ندارم؛ خودش خوب میدونه که من خیلللللللی.......!

 

دارا..............

23 ساله و دانشجوی رشته ی معماری، خیلی باهوش، مهربون، خوشگل ، با احساس ، 

شیطون و با جنبه... که فوق العاده درک بالایی داره ( یعنی زنا رو خیلی خوب میفهمه و هیچ کمبودی از بابت مسائل عاطفی واسه آدم نمیذاره)

تازه صداشم خیلی آرومو قشنگه!

تنها عیبش اینه که یه وقتایی مسائل کوچیکو گنده میکنه و سریع به عشق من شک میکنه و میگه تو منو به ... حساب نمیکنی! که من با این حرفش حال نمیکنم، چون کاملا اشتباس

 

و سارا..........

20 ساله دانشجوی رشته ی فناوری اطلاعات و ارتباطات (IT)، منم باهوشم طوری که مو رو از ماست میکشم بیرون... خیلی شیطون و سربه هواو..........................

(بقیه رو بذارید دارا بهتون بگه اینطوری بهتره و دروغ نمیشه... آخه من که نمیتونم همین جوری بدی های خودمو بگم..!! )

 دارا نوشت:  سارا دختری فوق العاده زیبا، بامزه، باحال، جذاب، شیطون، مهربون و احساسیه. البته به قول خودش یه کم  سرد هم هست.

اونقدر خوبی ازش دیدم که تصمیم گرفتم تک پر بشمو فقط واسه اون باشم. شروع کردم به دک کردن دخترای دیگه. حالا هم راضی ام، چون دختر خوب و مهربونیه.

ولی از دست بعضی  از کاراش ناراحتم.بهش میگم زود جواب اس ام اس منو بده. 5 تا اس میدم، بعد 2 ساعت(حالا این بهترین زمان بود) یه دونه اس میده که هیچ ربطی به اون 5 تا نداره. واسه خودش یه چیز دیگه میگه. میگه اینجوری عادت کردم ولی نمیدونه که اگه منم بخوام عادتامو ترک نکنم دوباره میشم همونی که بودم.

 روز اول که رفتم ببینمش، خیلی عادی رفتم،دیشبش با یه نفر دعوام شده بود. ولی با این حال قرارمو کنسل نکردمو رفتم. من که همیشه نمیذاشتم کسی پیشم حرف بزنه وقتی که سارا رو دیدم قفل کردم. پیشش کم آوردم،دست خودم نبود. اونجا بود که دلمو دزدید، حالا هرکاری میکنم، پسش نمیده. میخوام دوباره بهش بگم که خیلی دوسش دارم. من تا حالا واسه کسی نبودم ولی میخوام از این به بعد واسه اون باشم. فقط و فقط واسه سارا. 

سارا خیلی خیلی دوست دارم. 

 

 

 

یه سوال :

اگه جوهرخودکارت با نوشتن یک جمله تموم بشه چی برامون می نویسی ؟؟؟؟

راستشو بگو....

                                                            


نوشته شده در شنبه 89/7/17ساعت 10:12 عصر توسط سارا نظرات ( ) |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت